به گزارش نبض بورس، روانشناسی بازار معاملات و اقتصاد رفتاری از جمله موضوعات بسیار مهمی هستند که میتوانند تأثیر بسزایی روی عملکرد معاملهگران و سهامداران داشته باشند. اما نکته مهم این است که برخی از افراد فعال در بازارهای مالی آن طور که باید به این مهم توجه نمیکنند.
ثآرا سادت میران، محقق و پژوهشگر اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری در بخشی از یکی از نوشتههای خود در مورد روانشناسی در معامله گری نوشته است:
«مهم نیست که چقدر پول دارید، مهم نیست که تا چه اندازه در تحلیل تکنیکال ماهر هستید و مهم نیست که تا چه اندازه فکر میکنید راجع به معامله کردن علم و دانش دارید، اگر شما دارای طرز فکر درست نباشید، هیچ گاه نمیتوانید در مارکت به درآمد مستمر برسید.
موفقیت یا شکست شما در مارکت از طرز فکر شما نشأت میگیرد. اغلب معامله گران آشنایی با جنبه روانی معامله کردن دارند و میدانند که چقدر مهم است، اما برای فراگیری این جنبهها سستی میکنند و گاه آن را پشت گوش میاندازند و یا به کل، آن را رد میکنند که هر دو اشتباه بسیار بسیار بزرگی هستند.»
این محقق و پژوهشگر اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری تأکید میکند:
«اگر با طرز فکر نادرست معامله کنید فرقی نخواهد داشت که چه مقدار پول دارید و یا این که در استراتژی خود استاد هستید. شما در نهایت، خود را برای شکست آماده میکنید. هیچ استراتژیای و هیچ حجم پولی نمیتواند برای شما پول بسازد اگر که به طرز صحیح راجع به معامله گری فکر نکنید.
اهمیت جنبههای مختلف روانشناسی معامله گری تا جایی است که افراد را برای بهتر متوجه شدن طرز فکر معامله گری آماده خواهد کرد.»
در گفتگو با ثآرا سادت میران، محقق و پژوهشگر اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری به اهمیت روانشناسی معامله گری و اقتصاد رفتاری پرداختهایم.
ثآرا سادت میران، محقق و پژوهشگر اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری در تعریف اقتصاد رفتاری بیان کرد: اقتصاد رفتاری تشریح و بررسی حالتهای روانی معامله گران و نحوه رفتار فردی و گروهی آنها در مواجهه با بازار، شرایط مختلف آن و تمامی تصمیمات اقتصادی چه در سطح خُرد و چه در سطح کلان است.
متأسفانه، ریسکهایی که بر کشور ما و بازار سرمایه ما حاکم است ارتباط زیادی به رفتار توده مردم ندارد و بیشتر وابسته به رفتار سیاستمداران کشور و ریسکهای منطقهای و جهانی است. البته که هر شناخت و آموزشی خصوصاً در حیطه اقتصاد رفتاری به اتخاذ تمامی تصمیمات اقتصادی ما کمک شایان توجهی میکند.
این پژوهشگر اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری در رابطه با تبلیغات گسترده رویا فروشی از سوی برخی از افراد تصریح کرد: با گسترش روز افزون شبکههای اجتماعی در تمامی کشورهای دنیا چنین مطالبی در خصوص رویا فروشی، به نوعی مخفی کردن حقیقت و معایب و مبالغه در مزایای هر شغلی خصوصاً معامله گری وجود دارد که صد البته افراد جوینده این دانش با بهره گیری از آموزشهای مناسب و مربی میتوانند به خواست خود دست یابند. با توجه به این که به وفور، محتوای رایگان در فضای اینترنت وجود دارد. از اینرو، خود مخاطبان نباید در دام این افراد سودجو بیفتند.
روانشناسی در ترید چیزی است که افراد باید خودشان در طول زمان و با طی کردن مراحل مختلف به آن دست پیدا کنند. چون مانند الماسی است که در شرایط فشار و گرمای زیاد در دل زمین به ارزش میرسد و این افراد میتوانند پله پله به کمال خود برسند که البته مستلزم آموزش، مطالعه و مربی حرفهای است.
ثآرا سادت میران در پاسخ به این پرسش که «در بازار و شرایط فعلی تا چه اندازه با رفتارهای هیجانی سهامداران و معامله گران روبرو هستیم و آیا این افراد طرح مدون و برنامه منظمی دارند یا خیر؟!» گفت: در شرایط بی ثباتی و نبود امنیت روانی که بر جامعه و بازار سرمایه حاکم است باید به مردم حق داد که از سرمایههای زندگی خود که با خون دل و صرفه جویی به دست آورده اند محافظت کنند. چون متأسفانه، شرایطی که سهامدارن در سالهای اخیر سپری کردند بدترین شرایطی بود که حتی بدبینترین فعالان بازار سرمایه نیز، تصورش را نمیکردند.
بازار سرمایه به محلی تبدیل شده است برای تأمین مالی کسری بودجه دولت و کوره پولسوزی برای از بین بردن نقدینگی که دولت بدون حساب و کتاب و پشتوانه به جامعه تزریق میکند.
خیلی از سهامها با وجود این تورم افسار گسیخته و وحشتناک هنوز ۷۰ تا ۸۰ درصد زیر سقف سال ۹۹ خود هستند و این یعنی نابودی سرمایه و اعتماد توده مردم نسبت به بازار سرمایه که همه میدانیم یکی از شاخصههای مهم اقتصادی هر کشوری است.
این پژوهشگر اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری در پایان خاطرنشان کرد: سهامداران با توجه به شرایط بازار عکس العمل نشان میدهند. اتفاقاً هوشمندانهترین تصمیمات را افرادی گرفتند که به صورت هیجان زده در سال ۹۹ یا اردیبهشت ماه امسال از بازار خروج کردند.
در حقیقت، همیشه رفتار رمهای بد نیست. چون بعضی از مواقع باعث حفظ جان و مال مردم خواهد شد. بنابراین، با توجه به شرایط بدون ثبات کشور و بازار سرمایه و سایه جنگ و ناامنی بر کشور، مردم خود به صورت غریزی برای بقا در شرایط بحرانی بهترین واکنش را نشان خواهند داد که میتواند در آینده به رفتار رمهای یا شاید شعور و آگاهی تعبیر شود.